تاثیر چهارهفته فعالیت هوازی بر نسبت سطوح سرمی عامل نکروز تومور آلفا، اینترلوکین-10 و میزان فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در بافت مغز موش های C57 از طریق القایExperimental Autoimmune Encephalomyelitis (EAE)
Abstract
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسي اثربخشي 4 هفته تمرين هوازي شنا بر نسبت سطوح سرمی سایتوکاینهای Tumor Necrosis Factor alpha) TNF-α) و (Interleukin 10) IL-10 و میزان فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (Brain Derived Neurotrophic Factor یا BDNF) در بافت مغز موشهای مدل حیوانی مالتیپلاسکلروزیس از طریق القای (Experimental Autoimmune Encephalomyelitis یا EAE ) بود.
روش بررسی: دراین مطالعه تجربی،80 سر موش سوری ماده با نژاد C57BL/6 با سن 12-10 هفته و وزن 2±20 گرم به 8 گروه 10 تایی (سالم کنترل، سالم شنا، MS کنترل، MS شنا، MS اینترفرون، MS اینترفرون و شنا، MS شاهد تزریق، MS شاهد شنا و تزریق) تقسیم شدند. جهت القای EAE، 300 میکروگرم MOG (35-55) (Myelin Oligodendrocyte Glycoprotein)در حجم 100 میکرولیتر PBS (Phosphate buffered saline) و ادجوانت کامل (Complete Freund's Adjuvant) مخلوط و به صورت زیر جلدی تزریق شد. هم زمان با تزريق اول و 48 ساعت بعد از آن، 300 نانوگرم سم سياه سرفه PT) یاtoxin Pertussis ( به صورت داخل صفاقي تزريق شد. موش هاي مصرف كننده داروی اينترفرون بتا، از هفته اول پس از شروع درمان، روزانه به ميزان 150 واحد بين المللي/گرم از اين دارو را به صورت زير جلدي دريافت كردند. علايم باليني و وزن موش ها روزانه بررسي و ثبت شد. براي گروه هاي تمرين، روزانه 30 دقيقه به مدت 4 هفته، هفته اي 5 جلسه، فعاليت هوازي در محفظه شنا اجرا شد. در پایان پروتکل بافت مغز جداسازی و نمونههای خونی از قلب استخراج شد و از روش (ELISA) Enzyme – linked immunosobent assay براي اندازه گيري فاکتورهای مذکور استفاده گرديد. برای آنالیز دادهها از نرم افزار SPSS(16) استفاده و سطح معنيداري آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد. داده هاي به دست آمده، با استفاده از آزمون ANOVA way-One تجزيه و تحليل شد.
نتایج: بر اساس يافته هاي اين مطالعه، ورزش نسبت به تیمار اينترفرون بتا - 1، به عنوان عامل مؤثرتري منجر به افزایش معنادار فاکتور BDNF در مغز موشها، افزایش IL-10 و کاهش TNF-α در سرم شد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی شنا به احتمال زیاد می تواند از طریق کنترل عوامل التهابی به بازسازی میلین و یا کاهش سرعت تخریب میلین کمک می کند و و از این طریق، به بهبود بالینی بیماران مبتلا به MS منجر شود..